To shodi shabihe hamm me .lanat

+ تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۱۶ساعت 2:57 به قلم خانوم ساکورا |

دنبال ی مسیر جدید میگردم مسیری که سال هاست توش دور خودم میچرخم نمیدونم باید دنبال نور باشم یا صدا یا کاغذ فقط دنبال اون نشونه ام.همین

+ تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۰۸ساعت 1:6 به قلم خانوم ساکورا |

شبی که با درد دندون شرو میشه مغزم درد میکته بلز من با خودم ساده و بچه و اسگل بودن خودم رو بروم آدما گولم میزنن من خیلی خسته ام .لطفا اینجا رو نخون آنرا خیلی روز بدی بود و تپیدنم جرا  تو باید این بد و تلخ بودنت رو جلوی عزیزام هم بروز بدی .اینجا دیگر امن نیست شاید دیگر ننویسم .بحران داره دلم شاید من گم شم همین!

+ تاريخ دوشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۰۶ساعت 0:59 به قلم خانوم ساکورا |

+ تاريخ دوشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۰۶ساعت 0:57 به قلم خانوم ساکورا |

آدم باید بلد باشه همین روز ملسی رو چطور بگذرونه من و او بلد نیستم هوا سرده و آفتابه چرا بلد نیستیم؟

+ تاريخ جمعه ۱۳۹۸/۰۸/۰۳ساعت 15:4 به قلم خانوم ساکورا |

دارم سر به مهد رو میبینم خیلی بار دیدم باز دلم نماید نبینم این فیلم های که مونولوگ زیاد داره رو دوست دارم ی فیلم بود پگاه آهنگران با گوشی حرف میزنی و هیچ کس از اونور صحبت نمیکنه فکر میکنم با پسری به اسم نوید صحبت میکنه! چه میدونم. امروز ی اتفاقی افتاد راجب همبن نوشتن حس کردم باز شبیه خودم شدم شبیه قدیم برام مهمه تو نوشتن ب جایگاه خودم برسم. تو کانال نویسی کلافم وقتی حرف میزنی باید محدود باشی کم باید خودت نباشی باید مودب باشی باید وراجی نکنی. چی میگم من.

+ تاريخ جمعه ۱۳۹۸/۰۸/۰۳ساعت 15:1 به قلم خانوم ساکورا |

خداوندا لطفا درد دندون رو به تعویق بنداز .مرسي مرسی مرسی

دارم دنبال ی آدمی میگردم که 12 ساله گمش کردم از به جا 

فقط میخواهم ازش بپرسم چی بود اون چیزی که نگفت یای منو میشناسه 

+ تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۰۱ساعت 1:31 به قلم خانوم ساکورا |