من یه کاربر خسته ام.از نوشتن واقعیات واقعا خستم به جای اینکه سوار یه قطار خیالی پرنده باشم و نور های این شهر کف دستم جا بشن.امشب از خانوم میم مشورت گرفتم و حس بدی بهم دست داد.
بچرخ.
m oZH GA N TEM P